اشکال سریال‌های رمضانی حرکت بر مسیر کلیشه‌هاست/ فقدان خوانش جدید | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۴۸
سحر عصرآزاد در گفتگو با صبا:

اشکال سریال‌های رمضانی حرکت بر مسیر کلیشه‌هاست/ فقدان خوانش جدید

یک منتقد سینما و تلویزیون معتقدست قصه های عاشقانه هنوز مخاطب خود را دارد، اما باید خوانش جدیدی از سوژه ها صورت بگیرد تا مخاطب بتواند با آنها ارتباط بهتری برقرار کند.
سحر عصرآزاد منتقد سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار صبا درباره سریال هایی که به مناسبت ماه رمضان سال ۹۸ از تلویزیون پخش می شود، بیان کرد: امسال برای من موقعیتی پیش آمد که می توانم سریال «برادرجان» به کارگردانی محمدرضا آهنج و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی، سریال «دلدار» کار برادران محمودی و سریال «از یادها رفته» به کارگردانی بهرام بهرامیان و تهیه کنندگی اکبر تحویلیان را دنبال کنم. متاسفانه چندسالی است که سریال های مناسبتی به لحاظ کیفی ضعف پیدا کرده است که هر سال نیز این نقطه ضعف تکرار می شود که بخش اعظم آن ابتدا به فیلمنامه و سپس به شرایط تولید برمی گردد.
وی ادامه داد: در واقع تعجیل گروه سازنده برای اینکه بتواند سریال را زودتر به پخش برساند روی کیفیت کار اثر می گذارد و نمی توان منکر این مشکل شد. چه بسا می بینیم که سریال های ماه رمضان در طول ایام رمضان نیز در حال فیلمبرداری هستند و این مشکل هر سال تکرار می شود.
عصرآزاد معتقد است با پخش مجدد سریال «گمگشته» به کارگردانی رامبد جوان از شبکه آی فیلم که در ماه رمضان سال ۸۰ از شبکه ۳ پخش می شد، فرصت ویژه ای فراهم شده است که می توان با سریال هایی که ماه رمضان ۹۸ از تلویزیون پخش می شود از لحاظ کیفیت مقایسه کرد و می توان فهمید که توجه به فیلمنامه، جذابیت قصه و زمان کافی برای تولید چگونه خودش را در کیفیت کار نشان می دهد. از نظر او «گمگشته» پس از گذر سال ها از ساخت آن به لحاظ کیفی جذاب و هم چنین بازی بازیگران قابل قبول است.
 
سوژه ها تکراری شده اند
این منتقد سینما و تلویزیون با بیان اینکه با نگاه کلی به سریال هایی که امسال در ماه رمضان پخش می شود هر سه سوژه های تکراری دارند، گفت: سازندگان سریال های مناسبتی به این نتیجه رسیده اند که با یک قصه عاشقانه که اوج و فرود معنوی هم داشته باشد همچنان می توان مخاطب را جذب کرد. البته استفاده از مضامین عاشقانه نقطه ضعف نیست بلکه اشکال از حرکت بر مسیر کلیشه ها و مضامین تکراری بدون آنکه خوانش جدیدی از آن ها صورت بگیرد، است.

عصرآزاد همچنین سریال «از یادها رفته» تصریح کرد: اگر موضوع تکراری شباهت این قصه به سریال «شهرزاد» به کارگردانی حسن فتحی را کنار بگذاریم (چون شهرزاد اولین قصه عاشقانه در بستر تاریخ معاصر ایران نبوده است) مهمترین مشکل سریال این است که به شدت سطحی و نتوانسته به خوانش جدیدی از این موقعیت دراماتیک و مثلث عاشقانه برسد. متأسفانه کاراکترها در سطح حرکت می کنند و روابط و جنس آنها از نگاه کلیشه ای و تیپ وار خبر می دهد که باعث شده است مخاطب ذهنش به سمت شبیه کردن این سریال با «شهرزاد» و البته بسیاری از قصه های عاشقانه در بستر تاریخ برود.

وی ادامه داد: متاسفانه کیفیت حضور بازیگران برجسته مثل بیتا فرهی و حسین یاری در کنار کیفیت ضعیف و نگاه سطحی سریال به چشم نمی آید و تاثیر لازم را بر مخاطب نمی گذارد. البته بهرام بهرامیان در کارهای اولیه خود در تلویزیون کیفیت دیگری را نشان داده بود. شخصا این سریال را با دانستن اینکه قرار است چه اتفاقی بیفتد، دنبال می کنم اما وجوه نمایشی دیگر کار نیز نمی تواند مرا به پیگیری ترغیب کند. طراحی لباس و صحنه، چهره پردازی بازیگران و تصویر تهران قدیم نیز با نقاط ضعف آشکار مواجه است که در قیاس با دیگر کارهای تاریخی مشهود است به همین دلیل از لحاظ بصری نیز نمی تواند مخاطب را ترغیب به پیگیری کند.
این منتقد سینما و تلویزیون معتقد است سریال «دلدار» به کارگردانی برادران محمودی با اینکه خط قصه ای آشنا و مثلث عاشقانه معلوف دارد ولی تلاش زیادی انجام شده است تا خوانش این موقعیت بر بستری جدید و متناسب با روزگار و زمان حال جامعه ما صورت بگیرد. به طور مثال پرداختن به کسب و کارهای اینترنتی، روابط و رقابت های جاری در تجارت مجازی، هم چنین بازار نابسامان اقتصاد و…که لطمه فراوانی به کسب و کارهای کوچک به ویژه بنیان خانواده ها وارد کرده همگی به نوعی در خطوط فرعی این سریال مورد توجه قرار گرفته اند.
به گفته وی، فیلمنامه نویسان تلاش کرده اند کلیشه ها را با یک خوانش جدید پیش ببرند تا مخاطب بتواند سویه های جدیدی از موقعیت های آشنا برداشت کند که با توجه به کیفیت متداول آثار تلویزیونی این تلاش قابل توجه است.
عصرآزاد با اشاره به اینکه انتخاب بازیگران سریال را جسورانه می بیند، مطرح کرد: حضور محمدرضا غفاری  بازیگری خوش قریحه که بیشتر به عنوان نقش مکمل حضور داشته است در این سریال به عنوان کاراکتر محوری و هم چنین در نقش مقابلش سوگل خلیق که در سریال «نجوا» به کارگردانی ابراهیم شیبانی و تهیه کنندگی سعدی شهسواری حضور موثر و خوبی داشت و در «دلدار» نیز نشان از انتخاب های جسورانه است. همچنین این نگاه به انتخاب بقیه بازیگران نیز تسری پیدا کرده است، مانند حسام محمودی که بیشتر در قالب کاراکترهای مثبت حضور داشته است اما این بار نفش یک کاراکتر منفی غیرقابل پیش بینی را ایفا می کند که مسیر غافلگیر کننده ای در قصه برای مخاطب به تصویر می کشد.
استاندارد سینمایی کارهای برادران محمودی بالاتر است
وی همچنین گفت: برادران محمودی کیفیت و استانداردی برای خودشان در حیطه تلویزیون دارند که البته این  استاندارد برای آنها در سینما بالاتر است. «دلدار» از سریال قبلی آنها یعنی «سایبان» برای من اثر قابل قبول تر و جذاب تری است و این نوید را می دهد که در گام های بعدی صرف‌نظر از محدودیت های ساخت سریال مناسبتی موفق تر هم ظاهر شوند.
این نویسنده و منتقد سینمایی در بخش دیگر صحبت هایش با اشاره به اینکه در سریال «برادر جان» الگوی کلیشه ای به کار رفته سویه و نگاه جدیدی ندارد، مطرح کرد: در «برادرجان» مشخص است تاکید کار روی قلم، نوع نگاه و ادبیات خاص سعید نعمت الله است که برای خود من هم در چند کار ابتدایی ایشان این ویژگی جذاب بود، اما به نظرم این تاکید تکرار در این ویژگی به عنوان یک سبک در حال تبدیل شدن به وجهی تحمیلی در فیلمنامه  های او و آثاری که از روی نوشته هایش ساخته شده است، می شود.
عصرآزاد افزود: در واقع قصه یک زیرساخت برای جاری شدن این جهان بینی و دیالوگ نویسی خاص است؛ شیوه ای که به نظرم شکاف عمیقی به جهت رئال با زمانه حال پیدا می کند و به واقع گرایی کار لطمه می زند. جدا شدن از رئالیسم و رفتن به سمت جهان شعر و شعار در آثار سعید نعمت الله تا یک جایی بداعت و جذابیت داشت اما به جهت تکرار مکرر و اینکه به سطح جدیدی ارتقا پیدا نکرده تبدیل به عاملی پس زننده شده است.
وی در پایان با اشاره به اینکه همیشه کارهای برادران نعمت الله را دنبال می کند تا بتواند کیفیت کار آن ها را با خودشان مقایسه کند، عنوان کرد: «برادرجان» برای من جنبه نمایشی پیدا کرده است و از این جهت جنس حضور بازیگران که ترکیبی غنی از حرفه ای ها و بازیگران جوان است همه به نوعی زیر سایه بار نمایشی فیلمنامه قرار گرفته است.

 

سپیده شریعت رضوی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است